انگیزه پیشرفت عبارت است از نیروی انجام دادن خوب کارها نسبت به استانداردهای عالی. دیوید مک للند و جان اتکسنیون که ماهیت انگیزش پیشرفت را در چهل سال اخیر مطالعه کردهاند نیاز پیشرفت را اینگونه تعریف میکنند:«جستجو کردن موفقیت در رقابت با استانداردهای عالی شخص با انگیزش پیشرفت نیرومند میخواهد در برخی از تکالیف چالش انگیز موفق شود.» و...
ادامه مطلب ...دوران مدرن، دوران نقادی است
در دوران مدرنیته عقل نقاد وارد عرصهی کار شد و نه تنها دین، سنت، اخلاق، زبان و علم را مورد نقادی قرار داد بلکه خودش را هم مورد نقادی قرار داد. بنابراین میتوانیم بگوییم که نگاه هشیارانهایی که آدمی با بیرون آمدن از محیط غفلتآلود سنت به آن دست یافت. نگاه نقادانه هم بود به همین دلیل دوران بعد را که دوران پست مدرنیسم است دوران پست کریتیکال[1] هم نامیدهاند، انطباق این دو اصطلاح بر هم (یعنی پست مدرن و پست کریتیکال) کاملاً معنیدار و روشن است.
هنگامی که آدمی از مدرنیسم میگذرد باید از دوران نقادی عبور کند و به ماوراء دوران نقادی برسد که دوران پست مدرنیسم یا دوران پست کریتیکال است در دوران مدرن، عقل علیرغم نقد شدن همچنان محترم است و فیالواقع جانشین خدا در دوران کهن است اما در دوران پست مدرن، خدا هیچ جانشینی ندارد و صحنه از هر گونه اصل مستقل و مقدسی خالی شده است(سروش، 1384، صص356 و 355).
ادامه مطلب ...زمینه ظهور مدرنیته راجع است به قرن هجدهم و انقلاب صنعتی و دورهی روشنگری که با تلاش متفکران مختلفی از جمله مکتب فرانکفورت ساخته و پرداخته گردید. مدرنیسم مرحلهی گذار است که دارای ویژگیهایی چون تکیه بر عقل، اهمیت و محوریت بخشیدن به انسان، فرد باوری، توجه به کنش غایت شناختی (معطوف به هدفمندی)، رواج نوسازی، شکلگیری دولت ملی و سلطهی پول میباشد.ریشهی پست مدرن را میتوان در آثار سوروکین، لیوتارد، نیچه، دریدا، ویتگنشتاین و ... یافت که از جوانب مختلفی مورد بحث و بررسی و مقایسه با مدرنیته قرار گرفته است.
پست مدرن نیز دارای ویژگیهایی است که عبارتند از: اهمیت دادن به آزادی انسان، نسبیت گرایی، نقد بر فرد، محوریت بخشیدن به سوژه، گسترش شبکههای فراملیتی، نفی فرا روایتها، ساختار پساصنعتی جوامع، تعهد به رفاه انسانها و برنامهریزی اجتماعی، گسترش اقشار یقه سفید و متخصص، رشد و گسترش دولتِ رفاه.
ادامه مطلب ...