روش تحقیق مونوگرافی یا تک نگاری

مونوگرافی یا تک نگاری
غفور شیخی
 
توجه : این فایل از دو قسمت اصلی ( اول: چرایی روش تک نگاری ؛ دوم: چگونگی روش تک نگاری) تشکیل شده است که هر کدام به شرح زیر ارائه می گردد:
قمست اول ) چرایی روش :
اهداف و انتظارات این قسمت: چنین انتظار می رود که بتوانیم
1-گرایشها و شاخه های متعدد انسان شناسی را با معادل های انگلیسی آنها نام ببریم.
2- تفاوت های آکادمیک میان شاخه های متعدد انسان شناسی را توضیح دهیم.
3- با استفاده از نمودار و جدول این تفاوت ها را تجزیه و تحلیل نماییم.
4- بزرگان مردم شناسی و نام نظریه های آنها را ذکر کنید.
5- نظر دانشمندانی چون مارسل موس، مالینوفسکی، دو سوسور و براون را در خصوص مردم شناسی و جهت ها و اهداف آن مقایسه کنید.
6- برای تحقیقات مردم شناسی،مردم نگاری و تک نگاری در صورت لزوم از چه نظریات جامعه شناسی می توان بهره برد؟
7- مهارتهای چهارگانه ی مورد نظر اسپردلی و مک کوردی را با بیان مثالی کاربردی تشریح نمایید.
کلید واژه های بحث:
مردم نگاری(Ethnography )، مردم شناسی(Ethnology )، انسان شناسی(Anthropology)، مردم شناسی اجتماعی Social Ethnology  ، تطور گرایی  Transformism، اشاعه گرایی Diffusionism ، فرهنگ گرایی Culturalism، کارکردگرایی Functionalism، ساخت گرایی Culturalism
مقدمه:
انسان شناسی در حالت کلی از این اصل پایه ای حرکت می کند که نوع بشر دارای یگانگی است. به عبارت دیگر انسان شناسی انسان را به مثابه موجودی واحد مورد بررسی قرار می دهد. (کلود ریویر، 1384 : 19) پس مبرهن است که بررسی انسان تنها در یک بعد نمی گنجد و این بررسی دقیق علمی تنها یک جنبه یا بعد از وی را در بر نمی گیرد بلکه ممکن است ، تحقیقات ، عادی ترین و ریزترین ماده ی مصرفی ( مانند یک نوع ماهی غالب در بندر لنگه ) را تا بزرگ ترین کارخانجات و زرادخانه های تسلیحاتی آمریکا و ویژگی های روانی و فرهنگی انسان را دربر گیرد.انسان تنها نیست و در کنش با دیگران و چرخه ی تاثیر وتاثر زیست بوم نیز قرار دارد علاوه بر این از نظر زمانی نیز موجودی راکد و ایستا نبوده و بر گرده ی گذر دالان های دوار تاریخ سوار و در حرکت است. و این همه در یک رشته ی علمی نمی گنجد.
می گویند انشتین اظهار می دارد که من بر شانه ی غول های بزرگ گذشته سوار بودم که توانستم فرمول ها و قوانین مهم را کشف کنم. نظریات ابطال نشده ی دانشمندان هر رشته به منزله ی چراغ راهی است که ما را از دوباره کاری و رفتن قدم های رفته و کانال های کوره راهی باز می دارد. بررسی سیر اندیشه ی دانشمندان و مقایسه ی نظرات آنها همان قمست تئوریکی است که تنه ی شکل گیری آن دانش را نشان می دهد که سعی شده است در انتها بسیار مختصر تحت عنوان مردم شناسی در کارهای بزرگان جامعه شناسی و مردم شناسی بدان اشاره شود.
 اگر انسان شناسی را بطور معمول تقسیم بندی کنیم هم محدوده ی مطالعاتمان دقیق تر خواهد بود و هم مسیر حرکتمان مشخصتر.پس با هم نگاهی می اندازیم به پیشینه ی این علم و تقسیمات شاخه ها و شعبه های آن.
 
1-تفاوت های مردم نگاری[1]و مردم شناسی[2]و انسان شناسی[3]
 انسان شناسی سعی می کند یک زمینه ی جامع و گسترده باشد و آن مطالعه ی جامعه ی خود ما یا حتی غرب محدود نیست. ما سعی می کنیم با مطالعه ی اسکیموهای گروئنلند تا ابوریجنی Aborigines های استرالیا درکمان را از انسان ارتقاء دهیم. انسان شناس چه انسان ماقبل تاریخ را مطالعه کند و چه هیات مدیره ی یک شرکت بزرگ را در همه حال سعی می کند مشابهتها و تفاوت های موجود را در رفتارها کشف کند و خود را به چند مدل یا نظریه ی توضیحی محدود نمی کند. هدف اصلی انسان شناسی ، توصیف ، طبقه بندی ، مقایسه و توضیح این مشابهتها و تفاوت هاست (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 : 23 )
دلیل آن که در مردم شناسی .........
 
برای تهیه فایل کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک فرمایید. موفق باشید.

روش تحقیق مردم نگاری

مردم نگاری غفور شیخی  

توجه : این فایل از دو قسمت اصلی ( اول: چرایی روش تک نگاری ؛ دوم: چگونگی روش تک نگاری) تشکیل شده است که هر کدام به شرح زیر ارائه می گردد: قسمت اول ) چرایی روش : اهداف و انتظارات این قسمت: چنین انتظار می رود که بتوانیم 1-گرایشها و شاخه های متعدد انسان شناسی را با معادل های انگلیسی آنها نام ببریم. 2- تفاوت های آکادمیک میان شاخه های متعدد انسان شناسی را توضیح دهیم. 3- با استفاده از نمودار و جدول این تفاوت ها را تجزیه و تحلیل نماییم. 4- بزرگان مردم شناسی و نام نظریه های آنها را ذکر کنید. 5- نظر دانشمندانی چون مارسل موس، مالینوفسکی، دو سوسور و براون را در خصوص مردم شناسی و جهت ها و اهداف آن مقایسه کنید. 6- برای تحقیقات مردم شناسی،مردم نگاری و تک نگاری در صورت لزوم از چه نظریات جامعه شناسی می توان بهره برد؟ 7- مهارتهای چهارگانه ی مورد نظر اسپردلی و مک کوردی را با بیان مثالی کاربردی تشریح نمایید.

کلید واژه های بحث: مردم نگاری(Ethnography )، مردم شناسی(Ethnology )، انسان شناسی(Anthropology)، مردم شناسی اجتماعی Social Ethnology  ، تطور گرایی  Transformism، اشاعه گرایی Diffusionism ، فرهنگ گرایی Culturalism، کارکردگرایی Functionalism، ساخت گرایی Culturalism

مقدمه: انسان شناسی در حالت کلی از این اصل پایه ای حرکت می کند که نوع بشر دارای یگانگی است. به عبارت دیگر انسان شناسی انسان را به مثابه موجودی واحد مورد بررسی قرار می دهد. (کلود ریویر، 1384 : 19) پس مبرهن است که بررسی انسان تنها در یک بعد نمی گنجد و این بررسی دقیق علمی تنها یک جنبه یا بعد از وی را در بر نمی گیرد بلکه ممکن است ، تحقیقات ، عادی ترین و ریزترین ماده ی مصرفی ( مانند یک نوع ماهی غالب در بندر لنگه ) را تا بزرگ ترین کارخانجات و زرادخانه های تسلیحاتی آمریکا و ویژگی های روانی و فرهنگی انسان را دربر گیرد.انسان تنها نیست و در کنش با دیگران و چرخه ی تاثیر وتاثر زیست بوم نیز قرار دارد علاوه بر این از نظر زمانی نیز موجودی راکد و ایستا نبوده و بر گرده ی گذر دالان های دوار تاریخ سوار و در حرکت است. و این همه در یک رشته ی علمی نمی گنجد.

می گویند انشتین اظهار می دارد که من بر شانه ی غول های بزرگ گذشته سوار بودم که توانستم فرمول ها و قوانین مهم را کشف کنم. نظریات ابطال نشده ی دانشمندان هر رشته به منزله ی چراغ راهی است که ما را از دوباره کاری و رفتن قدم های رفته و کانال های کوره راهی باز می دارد. بررسی سیر اندیشه ی دانشمندان و مقایسه ی نظرات آنها همان قمست تئوریکی است که تنه ی شکل گیری آن دانش را نشان می دهد که سعی شده است در انتها بسیار مختصر تحت عنوان مردم شناسی در کارهای بزرگان جامعه شناسی و مردم شناسی بدان اشاره شود.  اگر انسان شناسی را بطور معمول تقسیم بندی کنیم هم محدوده ی مطالعاتمان دقیق تر خواهد بود و هم مسیر حرکتمان مشخصتر.پس با هم نگاهی می اندازیم به پیشینه ی این علم و تقسیمات شاخه ها و شعبه های آن.

  1-تفاوت های مردم نگاری[1]و مردم شناسی[2]و انسان شناسی[3]  

انسان شناسی سعی می کند یک زمینه ی جامع و گسترده باشد و آن مطالعه ی جامعه ی خود ما یا حتی غرب محدود نیست. ما سعی می کنیم با مطالعه ی اسکیموهای گروئنلند تا ابوریجنی Aborigines های استرالیا درکمان را از انسان ارتقاء دهیم. انسان شناس چه انسان ماقبل تاریخ را مطالعه کند و چه هیات مدیره ی یک شرکت بزرگ را در همه حال سعی می کند مشابهتها و تفاوت های موجود را در رفتارها کشف کند و خود را به چند مدل یا نظریه ی توضیحی محدود نمی کند. هدف اصلی انسان شناسی ، توصیف ، طبقه بندی ، مقایسه و توضیح این مشابهتها و تفاوت هاست (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 : 23 )

دلیل آن که در مردم شناسی با واژگان مترادفی چون مردم نگاری، انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی ...روبه رو می شویم نخست اختلاف های اندکی است که از لحاظ موضوع، روش و جهت گیریهای خاص این یاآن کشور وجود داشته است. مردم نگاری را باید نخستین مرحله یعنی مرحله ای به شمار آورد که داده ها جمع آوری می شوند.مردم شناسی مرحله ی بعدی است که این داده ها نخستین تالیف ها را می سازند و سرانجام در سومین مرحله ، انسان شناسی قرار می گیرد که به تعمیم نظری موضوع پس از مقایسه هایی که در پژوهش انجام شده است، می پردازد. (کلود ریویر، 1384: 26)

در حالی که همه ی اهداف مردم شناسی مهم هستند و برای رسیدن به آنها طرق مختلفی وجود دارد به طور روز افزون آشکار می شود که در مردم نگاری ، توصیف از اهمیت اساسی برخوردار است . دانشجویی که به کار تحقیق میدانی مشغول است نباید مردم نگاری را با مردم شناسی اشتباهی به کار گیرد.برای رشد انسان شناسی یک علم توصیف فرهنگی اهمیت زیادی دارد و همانطور که والاس Wallace اظهار داشته است درانسان شناسی فرهنگی تمام نوشته های نظری و تطبیقی به توصیف دقیق و کامل مردم نگاری بستگی دارد.                           جدول 1 – تفاوت مردم نگاری و مردم شناسی.....  

 

برای تهیه فایل کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک فرمایید. موفق باشید.