سبک زندگی

سبک زندگی

چنان که رانندگی در جاده نیاز به رعایت اصول و مقررات و وجود علائم و نشانه هایی دارد، شیوه زندگی هم نیاز به وجود برنامه، دیدگاه نظری و نحوه عملکرد دارد که تعیین این خط مشی زندگی همان سبک زندگی نام دارد. بررسی چگونگی و سازوکارهای مؤثر در سبک زندگی، یکی از دغدغه های جامعه شناسیِ فرهنگ و مطالعات فرهنگی است که به صورت مختصر در ذیل بیان می گردد.

تعریف مفهوم اصلی

سبک زندگی[1]: ابتدا بهتر است که این مفهوم کمی شرح داده شود و جنبه های آن روشن تر شوند. بحث های سنگین نظری درخصوص سبک زندگی مدنظر نیستند و لذا مهم ترین شاخص ها(نشانه ها و علامت ها)ی عملیاتی سبک زندگی عبارت اند از نحوه گذران اوقات فراغت، میزان اهتمام به مدیریت بدن، میزان درآمد و نحوه تخصیص آن به مخارج (نوع و میزان مصرف)، میزان مصرف رسانه ای، دارایی ها و لوازم منزل و...، نوع نگرش به زندگی (چارچوب نظری) ، منزلت و طبقه اجتماعی- اقتصادی. یعنی می توان جدولی ترسیم کرد و این شاخص ها را در آن یادداشت نمود تا سبک زندگی فرد مشخص شود. سبک زندگی مترادف طبقه بالا، متوسط یا پایین نیست اما می تواند بیانگر آن باشد. بنابراین هرکسی با هر شغل و درآمدی می تواند سبک زندگی خود را داشته باشد. یک سبک زندگی داریم که در آن فرد بیشتر درآمدش را به تفریح، سرگرمی و به اصطلاح خوش گذرانی اختصاص می دهد، ورزش مرتب و وزن بدنش را تنظیم می کند، در شبانه روز 1تا 2 ساعت پای اینترنت و تلویزیون می نشیند و از نظر عموم فردی با منزلت اجتماعی بالاست، میوه های تازه و فصلی می خرد و در شب نشینی هایش پسته و خشکبار گران قیمت مصرف می کند، ماشین و لباس های متنوع و دارای برند و مارک معتبر می خرد، در بیان نظرات شخصی (درخصوص دین، سیاست و...) محتاط است و احتمالاً اضافات «نان» برایش مثل سایر آشغال های منزل است و در طرف دیگر فردی داریم که بیشتر درآمدش به تهیه مخارج اصلی زندگی و معیشتی و خرج بیمارستان و ... می رسد، اوقات فراغت ندارد و یا اگر دارد در استراحت و خواب است. میوه به ندرت مصرف می کند، پذیرایی شب مهمانهایش تخمه و خشکبار ارزان قیمت است. پوشش ساده و بی آلایش دارد و اگر اجاره نشین نباشد ممکن است وسیله نقلیه معمولی هم داشته باشد. در بیان نظرات دینی و سیاسی اش رک و صریح است. اضافات «نان» برایش مقدس است. این دو مثال بیانگر دو نوع سبک زندگی با برخی از شاخص ها (نه همه شاخص ها)ی مذکور هستند.

اکنون که مشخص شد سبک زندگی یعنی چه، حالا می توان پرسش های بسیاری مطرح نمود که می تواند فرصت مفیدی برای بحث و گفتگو فراهم آورد: کدام سبک زندگی، بهتر از سبک های دیگر است؟ در این سبک زندگی باید به کدام شاخص ها و قسمت ها اهتمام بیشتری داد؟ کدام نوع سبک زندگی، انسان را در راستای سلامتی و بهزیستی پیش می برد و خانواده را خوشبخت و فرزندان را موفق تر می دارد؟ مهم ترین شاخص های سبک زندگی کردها در مناطق غرب کشور کدامند؟ چه عواملی بر نحوه شکل گیری یک نوع سبک زندگی تاثیر می گذارند؟ سبک زندگی اسلامی چگونه است و ...

 

عوامل تاثیرگذار بر سبک زندگی

ابتدا ذکر این نکته لازم است که سبک زندگی قابل تغییر است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. مدنظر ما مهم ترین شاخص های سبک زندگی هستند و این شاخص ها در زندگی می توانند مثال ها و نمودهای مختلف و متعددی داشته باشند.

-مبانی نظری زندگی: یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر نحوه سبک زندگی یک فرد یا یک خانواده، نوع نگرش یا همان دیدگاه او به زندگی است. انتخاب نوع مبانی نظری زندگی می تواند بر سایر جنبه های زندگی فرد تاثیر مستقیم و غیر مستقیم داشته باشد. مثلاً اگر فردی لائیک باشد احتمالاً زمان بسیار کمی به مراسمات دینی و هزینه ناچیزی به مصرف علائم و نشانه های مذهبی می دهد و در خوراک و پوشاک انتخاب های دیگری نیز دارد اما اگر فردی مبانی نظری اش منطبق بر یک مکتب دینی یا مذهبی خاص یا حزبی خاص باشد بقیه مسائل زندگی اش را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. عده ای مبانی نظری لذت گرایی و عده ای شیوه قلندری را انتخاب می کنند.

-درآمد و دارایی و مدیریت مخارج: عامل مهم دیگر، میزان درآمد و دارایی و نحوه مخارج است. به این معنی که فردی یا خانواده ای یا (در مقیاس بزرگ تر) قوم و کشوری که درآمد و دارایی بیشتری داشته باشد سبک زندگی اش هم با فرد، خانواده، قوم یا کشوری که فقیرتر است، متفاوت می باشد. برای مثال می توان یک فرد دارا و ندار یا یک کشور آفریقایی با کشوری در شبه جزیره اسکاندیناوی را مقایسه نمود. اما فقط عدد بالای درآمد و دارایی کافی نیست بلکه نحوه خرج کردن و اختصاص دادن آن به نیازها و بخش های مختلف زندگی نیز مطرح است و این نحوه عمل کردن معادل سبک زندگی است. چه بسیار ثروتمندهایی داریم که در سبک زندگی و نحوه مدیریت مخارجش، خست منش است.

- جهانی شدن و مصرف رسانه ای:  در گذشته ای نه چندان دور، در مقیاس کوچک منطقه ای، تقریباً فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم و گروه فرهنگی تعیین کننده سبک زندگی آنها بود و در مقیاس بزرگ کشور، رسانه ملی، حکومت مرکزی و آموزش و پرورش متمرکز، متولیان این سبک زندگی بودند اما یک جریان گسترده با تمام امکاناتش از جانب کشورهای سرمایه داری به راه افتاد و درصدد آن بوده تا نوع سبک زندگی مردم را با خود همسو و هم جهت نماید. این جریان، جهانی شدن (یا جهانی سازی) نام دارد که مانند موجی بزرگ یا توده ابری عظیم به صورت محسوس و نامحسوس وارد فرهنگ ها و کشورهای مختلف شده است. یکی از قوی ترین بازوهای این جریان، مصرف رسانه ای است به معنای میزان قرار گرفتن فرد در معرض رسانه های جمعی (تلویزیون داخلی و خارجی، اینترنت، نشریات، تبلیغات و...) و الگوگزینی از آنهاست. این امکانات صدا و سیمایی جهانی شدن در شکل فیلم ها، کلیپ های موسیقی، تبلیغات رنگارنگ، اخبار و نشریات الکترونیکی بر گزینش و انتخاب سبک زندگی افراد (به ویژه جوانان) حائز اهمیت اند. لذا سبک زندگی نسبت به گذشته حداقل یک نسل گذشته- تمایز یافته است و همین سبب می شود که نوع زندگی جوانان امروز با نوع زندگی والدین از لحاظ تفریحات، نوع خرج درآمد، ملاک های زندگی و... نیز متفاوت باشد. در مقابل این جریان، سبک زندگی اسلامی مطرح است که این بار جهتش از شرق و خاورمیانه و مخصوصاً از ایران به سایر نقاط جهان است.

- مدیریت بدن و اوقات فراغت: بدن اکنون تبدیل به نمادی فرهنگی شده و مدیریت آن بیانگر تفکر و سبکی خاص است. از این رو عده ای روی به ورزش های منظم، مدیتیشن، یوگا، آیروبیک، شنا، قدم زنی و دو، بدنسازی و ... می آورند و عده ای به جراحی های پلاستیکی و لیزری و... تن می دهند و عده ای رژیم درمانی پیش می گیرند. خوب یا بد بودن در اینجا مطرح نیست بلکه همه این موارد بیانگر سبکی از زندگی هستند که واقعیت های جامعه امروزی اند و این مدیریت بدن در نسل گذشته چندان مورد توجه نبوده است. به مثابه این مسئله، نحوه گذراندن اوقات فراغت نیز بیانگر قسمت مهمی از سبک زندگی افراد است.

 

اهمیت و ضرورت شناخت سبک های زندگی

مطالعه سبک های زندگی برای هرگونه سیاست گذاری واقع بینانه و هدفمند ضروری است. « هر گونه سیاست اجتماعی که به تغییر و مدیریت اجتماعی توجه دارد باید متوجه منظومه خاص و سلسله مراتب معنادار چشم اندازهای سبک زندگی باشد»[2] یک زندگی شامل مجموعه ای از آداب و رسوم، هویت، طرز فکر و اندیشه، فرهنگ همزیستی و خلاصه عناصر ارزشی فراوانی است که مجموعه آن زندگی ها تشکیل دهنده نظام فرهنگی- اجتماعی آن کشور خواهد بود. پس اگر سبک زندگی غالب مردم بر مصرف گرایی باشد آن کشور، دارای مردمانی راحت طلب و مصرف کننده و وابسته خواهد بود.(مانند برخی کشورهای عربی). اگر سبک زندگی غالب مردم بر دینمداری و وحدانیت الهی باشد، آن کشور هنجارها، ارزش ها و حتی قوانین زندگی شان متکی بر استقلال طلبی، دشمن ستیزی، عدالت گرایی و تولید و خدمت خواهد بود. به همان ترتیب اگر سبک زندگی غالب مردم بر لذت طلبی و خوشگذرانی صرف باشد، آن کشور به سمت عریان گرایی، مشروب خواری و صنعت سوءاستفاده جنسی پیش می رود.(مانند برخی کشورهای آسیای شرق و آمریکای جنوبی). بنابراین کنترل و نظارت بر سبک زندگی و آموزش مردم در راستای زندگی سالم و قانونمند هم در سطح خرد فردی و هم در سطح کلان کشوری، لازم و ضروری است. طبیعی است که همه مردم در جامعه نمی خواهند و نمی توانند به یک سبک زندگی کنند و هر کسی فکر می کند سبک زندگی وی با توجه به شرایط و امکاناتش اگر بهترین نباشد چاره ای بهتر از این ندارد بنابراین چند سبک زندگی غالب شکل می گیرد. اول، سبک زندگی غربی است. یعنی فرد سعی دارد بیشتر زندگی اش را شبیه به زندگی یک فرد غربی در بیاورد و برای این کار نیاز به الگو دارد و لذا الگویش را از روی افراد معروف (خواننده ها، بازیگران، دانشمندان و نویسندگان، طراحان مد، ورزشکاران و...) یا سبک غالب آنان انتخاب می کند. دوم، سبک زندگی اسلامی است. یعنی فرد سعی دارد بیشتر زندگی اش را شبیه به زندگی یک انسان مسلمان و مومن دربیاورد و برای این کار نیاز به برنامه و الگو دارد و لذا الگویش را از روی پیامبر، ائمه، خلفا، صالحین و متفکران بزرگ اسلامی یا برنامه مدون و مشخص دین اسلام در آیات و احادیت و روایات انتخاب می کند.  سوم، سبک زندگی ترکیبی یا تلفیقی است. یعنی فرد سعی دارد بیشتر زندگی اش را بر پایه دانش، تجربیات و تفکرات خود که برگرفته از دیده ها، شنیده ها و آموخته هایش است پایه ریزی کند و به قول معروف اجتهاد بالرأی دارد. از هر کدام از سبک های زندگی دیگران، آنچه را برای خود مفید و ضروری بداند آنرا انتخاب و اجرا می کند. تقسیم بندی دیگری بر مبنای میزان درآمد و دارایی و مصرف می تواند به سبک زندگی طبقه بالا، سبک زندگی طبقه متوسط و سبک زندگی طبقه پایین منقسم باشد. از آنجایی که تغییرات فرهنگی سبب جابجایی ارزش ها می شوند لذا در ایران اسلامی و به ویژه مناطق کردنشین لازم است تا مردم شیوه زندگی شان را از نوع پوشش و خرید وسایل مصرفی منزل گرفته تا آهنگی که گوش می کنند و فیلمی که نگاه می کنند و شیوه فرزندی که تربیت می کنند، آگاهانه انتخاب نمایند. در هیچ قانون و کشوری، مردم در انتخاب سبک زندگی شان کاملاً آزاد و مختار نیستند و مجموعه قوانین و هنجارها و عرف بیانگر این است که مردم مطابق سندچشم انداز کشور و آرمان ها و اهداف آن باید عمل کنند. به جرأت می توان گفت که یکی از اهداف اصلی شبکه های ماهواره ای و فیلم های دوبله شده تولید کره، چین، کلمبیا، مکزیک، ترکیه و هند از طریق کانال هایی که بسیاری از خانواده ها پای تماشای آن می نشینند همین تغییر نامحسوس سبک زندگی از اسلامی- ایرانی به آنچه که مطابق پیوندها و برنامه های پشت پرده خودشان است، می باشد. لازم و ضروری است که سبک زندگی به مردم شناسانده شود تا آگاهانه بهداشت ذهنی، روحی و چشمی خود و خانواده شان را به اجرا گذارند و مراقب دامهای رنگین پهن شده در این جریان جهانی سازی و تغییر سبک زندگی باشند.

 

ویژگی های سبک زندگی کردی

با این توضیحاتی که گذشت و تنوع سبک زندگی که وجود دارد و کمبود مطالعات و تحقیقات علمی در خصوص سبک زندگی طبقات مختلف جوامع کردی، قلم فرسایی در این خصوص نیاز به احتیاط و تامل بیشتری دارد. به نظر می رسد شیوه های جدید و مدهای گوناگون در زندگی روزمره مردم، حصار طبقاتی را شکسته و مرزها را در نوردیده اند و رفتارها و الگوهای زندگی که در تعارض با فرهنگ و سنّت جامعه ایران اسلامی اند شکل گرفته اند و در نتیجه پایبندی و تعهد به ارزش های اسلامی، عناصر فرهنگی و خصوصیات تاریخی- قومی کاهش یافته باشد و به سبب تاثیر و دخالت زیاد رسانه های غربی در این فرهنگ، به سمت جهانی سازی فرهنگی پیش رفته باشد. (این فرضیه قابل تعمیم نیست) و مبرهن است که سبک زندگی کردها از شکل سنّتی، مبتنی بر دامداری و کشاورزی، با آداب و رسوم خاص خود به سمت سبکی پیش می رود که در آن منفعت طلبی، مدیریت بدن، عقلانیت، استفاده از فناوری، افزایش حریم خصوصی و شخصی، وامگیری از فرهنگ های غالب، بسیار دیده می شود. سبک زندگی کردهای ایران امروز، ترکیبی از آموزه های بجامانده از دین زرتشت و ایران باستان، آداب و رسوم سنّتی و دین اسلام و فرهنگ تشیّع (به ویژه در استان های کرمانشاه و آذربایجان غربی) است و با توجه به آنکه وضعیت اقتصادی آنان بیشتر در طبقه متوسط رو به پایین قرار دارد[3] لذا طبیعی است که ادعا شود ویژگی های سبک زندگی یک طبقه متوسط رو به پایین ایرانی اسلامی را هم دارند و «افراد رها‌شدگی فرهنگی را احساس و تجربه می‌کنند. به این معنا که امروزه افراد از قید و بندهای الگوهای سنتی زندگی رها شده‌اند. دیگر برای مردم ممکن نیست که بطور ارادی به روشی زندگی کنند که پدرانشان زندگی می‌کردند.» و در این روند و فرایند، نهادهای اجتماعی همچون خانواده، دولت و دین و جهت‌گیری‌های سیاسی مردم بر مبنای تعلقات قومی و خویشاوندی نقش اساسی دارند. چون «ایران یکی از بارزترین نمونه‌های تکثر و تنوع فرهنگی، قومی، زبانی و دینی است اما برخلاف غالب کشورهای متنوع و چند قومیتی، تنوع و تکثر در ایران درون‌زا و بومی است و تنوع موجود، نه مصنوعی و نه حاصل مهاجرت‌های سیاسی و اقتصادی دوران کنونی است و نه عنصری بیگانه و برون‌زا است.» (نصرتی و کاظمی، 1390) لذا درکل ایران سه منبع اصلی برای شناخت سبک زندگی غالب افراد جامعه وجود دارد. اول: واقعیت های عینی زندگی روزمره که مردم چطور زندگی می کنند و در موقعیت های مختلف درون ساختار، چطور عمل می کنند؟ دوم: فرهنگ (تلفیق تمام عناصر مادی و غیرمادی که در طول تاریخ به صورت شفاهی و کتبی شکل گرفته) که یکی از رگه های اصلی آن همان زبان، آداب و رسوم اند. سوم: دین اصلی و قانون کشور. این سه منبع با همدیگر در ارتباط تنگاتنگ و متقابل اند. ویژگی های غالب این سبک زندگی کردهای ایران در منطقه غرب کشور چنین است که:

-به کار و تلاش در زندگی اهمیت می دهند و با امکانات موجود سعی می کنند به نتایج مطلوب برسند. (این تلاش در کردستان عراق، کمتر به نظر می رسد)

- تحصیلات در میان آنان از اهمیت بالایی برخوردار است و با تمام توان فرزندان دختر و پسرشان را برای ادامه تحصیل حمایت می کنند.(این مورد در میان شکاک های شمال غرب کمتر به نظر می رسد)

- سرمایه گذاری در بخش خدمات را بر تولید بنابر دلایل عدم توجیه اقتصادی، ترجیح می دهند که در بلند مدت، استراتژی مناسبی نیست.

- خانواده برایشان محترم و لازم است و به روابط خویشاوندی و طایفه ای به ویژه در تصمیم گیریهای کلان، پایبندند.

- از سوء مصرف مواد مخدر در هر شکل بیزارند و مسائل جنسی و ناموسی به صورت حریم و خط قرمز شناخته می شود.

- در حوزه اوقات فراغت، سفر و سرگرمی ها، به حداقل ها قانع اند و دارای امکانات استاندارد نمی باشند و برای آن چندان هزینه نمی کنند.

- از افراد غریبه، بیگانه و مهمان استقبال و پذیرایی می کنند و نسبت به آنها حسن ظن دارند و در کل مردمانی خونگرم و خوش مشرب هستند.

- در مراسمات ازدواج و تشییع جنازه، تولد فرزند و اسم گذاری ها[4]، حل دعوا و منازعه ها، نوع پوشش نزدیکان و ... به صورت سنّتی و بزرگ سالاری عمل می کنند.

- نسبت به مکاتب بشری و مسائل مذهبی و شنیدن عقاید مخالف، با سعه صدر، بحث وگفتگو می کنند و مردمانی دگماتیک و جزم گرا نیستند.

سبک زندگی غالب کردهای کشورهای دیگر مانند ترکیه و عراق در بسیاری از موارد متفاوت اند و در هر حال این نمودهای سبک زندگی، نسبی هستند و از استانی به استان دیگر دارای تشابه و تفاوت هایی هستند. به عنوان مثال «سبک زندگی شهروندان در استان کردستان در سال‌های پس از انقلاب تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای داشته است. نتیجه این تغییر سبک زندگی خود را در مشارکت‌طلبی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر نمایان کرده است».

 

سبک زندگی اسلامی

اسلام برای اصول و فروع مسائل زندگی دارای برنامه و دستور و پیشنهاد است و از این لحاظ بهترین و کاملترین منبع سبک زندگی به صورت رایگان و حرفه ای در اختیار تمام مسلمانان و به ویژه ایرانیان قرار دارد و این سهل الوصول بودن نباید سبب شود تا آنچه خود داریم را در مقایسه با فرهنگ غرب، دارای قدرت و برد و جامعیت کمتری بدانیم. نیازی به ذکر آیات و مستندات احادیثی در خصوص کامل بودن و عملیاتی کردن برنامه های دین اسلام برای زندگی نیست چرا که از لحاظ جامعه شناسی این دین توانسته است ساختاری بسیار منظم و به هم پیوسته مبتنی بر انتخاب آزادانه و عاقلانه فرد در درون جمع، ترکیب کند و از دیدگاه سیستمی، تمامی نظام و خرده نظام هایش از یک منبع الهام می گیرند و به یک سمت نیز در حرکتند. سبک زندگی اسلامی مبتنی بر اصول زیر است:

- درآمد و دارایی باید حلال باشد و نحوه اختصاص آن به مخارج نیز بر حسب نیاز و قناعت باشد

- هر فردی در جامعه نسبت به مسائل مختلف جامعه مسئول است و امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول همزیستی آن است.

- معیار و حرکت کلیت جامعه به سمت جلب و جذب رضایت الهی و سعادت مردمی است و لذا حفظ روحیه ظلم ستیزی و جهاد لازم است.

- اختصاص وقت و هزینه زیاد به تفریح و سرگرمی چندان ستودنی و مجاز نیست و دلمشغولی انسان مسلمان به سمت تفکر، اذکار، تعاون، امور خیریه و عام المنفعه است.

- رعایت حریم خصوصی، حفظ پوشش زن و مرد، تقدس زناشویی و خانواده، کمک به هم نوع و از بین بردن تضاد طبقاتی در این سبک زندگی، لازم و ستودنی است.

- کامل ترین دین است و ادیان و پیروان ادیان دیگر به آن دعوت می شوند و هدف غایی، حکومت اسلام بر جهان بر پایه اتمام حجت است.

- این سیستم و سبک زندگی، ترکیبی از محاسن شرق و غرب نیست و درصورت پذیرش این دین باید تمام آن را نه قسمتی که به نظر شخصی مناسب باشد[5]- در حد توان و لیاقت به اجرا درآورد.

این سبک زندگی برای تمام جنبه های زندگی بشری از درآمد، اوقات فراغت، آداب و رسوم گرفته تا ملاک طبقه اجتماعی و میزان و نوع مصرف رسانه ای، برنامه دارد و بر عالمان دینی و اندیشمندان این حوزه لازم است تا آن را برای مردم تشریح نمایند. چرا که ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی بهترین راهکار برای مقابله با فرهنگ های ضدارزش ایران اسلامی در جامعه است. ترویج این فرهنگ غنی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری است نیازمند تعامل و همکاری همه دستگاه ها و نهادها و همچنین برگزاری همایش ها و برنامه های مختلف کارشناسایی شده است.

 

کدام سبک زندگی؟

در جامعه هر فردی به تنهایی در یک جزیره زندگی نمی کند و طبعاً با سایر مردم و انواع شخصیت ها روابط متقابل پیدا می کند و لذا نمی توان به این اعتقاد داشت که «هرطور خودم صلاح بدانم زندگی شخصی و خانوادگی ام را برنامه ریزی می کنم». انواع سبک زندگی، متناسب با شاخص های فوق الذکر به اجمال بررسی شدند: سبک زندگی غربی، سبک زندگی طبقات (بالا، متوسط، پایین)، سبک زندگی کردی، سبک زندگی اسلامی. اکنون به پرسش اول بحث برمی گردیم که در این میان کدام نوع سبک زندگی، انسان را در راستای سلامتی و بهزیستی پیش می برد و خانواده را خوشبخت و فرزندان را موفق تر می دارد؟ پاسخ آشکار است اما مهم آن است که مستدل و آگاهانه باشد. با درنظر گرفتن ساختار جامعه، فرهنگ دیرین و آداب و رسوم آن و قانون کشور، سبک زندگی اسلامی که با توجه به شرایط اجتهاد روز در قسمت فروعیات آن آپدیت صورت گرفته باشد مناسب ترین سبک زندگی است. اهمیت این سبک زندگی در جمع گرایی آن است. بدین معنی که تمامی افراد جامعه با وجود تفاوت های طبیعی و ذاتی که دارند در کل، تشکیل یک واحد منسجم را بدهند. این به معنای گسترش و سلطه فرهنگ عربی نیست بلکه سبک زندگی اسلامی برای خود یک جهان بینی و تمدن خاص است که در مقابله و مقایسه با دیگر تمدن ها نیاز به حفظ وحدت پیروانش دارد. مناسب و اصولی عمل نکردن برخی از این گروههای پیرو اسلام در کشورهای مختلف (مانند مصر، پاکستان و...)، اصل سرچشمه و منبع را زیرسوال نمی برد بلکه مجموعه عوامل درونی و بیرونی بر عملکرد آنها تاثیرگذار بوده و توانایی کنترل و حفظ تعادل را نداشته اند. لازم به یاداوری است که جامعه شناسان متعهد و عملگرای هر تمدن و فرهنگ و کشوری برای گسترش و نفوذ جهان بینی کشورشان، حداکثر تلاش و برنامه ریزی و مشاوره را انجام خواهند داد و سبک زندگی یک جریان فرهنگی- اجتماعی است که باید به صورت جدی مورد بحث و اجرا قرار گیرد. بسیاری از مواردی که اکنون در زندگی به اجرا در می آید همان سبک زندگی اسلامی است اما نیاز به روشنگری بیشتر و حفظ وحدت و رویه دینی دارد تا بیشتر، همگرایی به سمت معیار اصلی که همان قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) است، باشد. تمام تلاش غرب نیز در راستای گسترش فرهنگ و تمدن خود بر جهانیان است و در این شکی نیست که ما نیز باید با تمام قدرت،  ابزارها و امکانات موجود به صورت برنامه ریزی شده و کارشناسی شده، در میان این تمدن ها عمل نماییم.

 

جمع بندی

معنی سبک زندگی و عمده ترین شاخص های آن تشریح شدند. انواع سبک زندگی به صورت مختصر مورد بررسی قرار گرفتند مانند سبک زندگی غربی، سبک زندگی کردی، سبک زندگی اسلامی و عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری یک نوع سبک زندگی مطرح شدند. سبک زندگی همان شیوه ای است که افراد جامعه برای نحوه رفتار و زندگی خود انتخاب می کنند. این سبک زندگی بیانگر نظام فرهنگی- اجتماعی جامعه است و جهت دهی جامعه را مشخص می کند که مثلاً مردم درآمدهایشان را چگونه کسب کنند و چگونه مدیریت و خرج نمایند؟ از چه رسانه هایی استفاده کنند و به چه میزان بهره ببرند؟ اوقات فراغت را چگونه بگذرانند و نسبت به بدن خود رویکرد مدیریتی شان چه باشد و...

سبک زندگی آنقدر مهم است که به جرأت می توان گفت هدف اصلی شبکه های ماهواره ای (مانند دوبله شده های ترکیه، کره، آمریکای جنوبی و... )که برخی خانواده ها، شبها پای تماشای آنها می نشینند و بسیاری از فیلم های هالیود و بالیود همین تغییر سبک زندگی های مختلف از جمله اسلامی به تناسب تمدن و فرهنگ خودشان است. یعنی جنگ نرم تمدن ها. مناسب ترین واصولی ترین سبک زندگی، سبک زندگی اسلامی است که با توجه به نیازهای جهان معاصر اجتهاد به روز شده باشد. سبک غالب زندگی کردها نیز دارای محاسن و معایبی است که لازم است آگاهانه، در راستای سبک زندگی اسلامی ایرانی مورد واکاوی و بازاندیشی قرار گیرد.


منبع این مطلب:
شیخی، غفور (1392) سبک زندگی در جامعه کردستان، دو هفته نامه سراسری جامعه کردستان، سال3، شماره 7، ص3

لینک مستقیم دانلود این مطلب در محیط word


[1] life style

[2] فاضلی، م. به نقل از دیوید چینی ، 1382

[3] بنابه گزارش جام جم (۱۳۹۱/۱۲/۵) استان لرستان با 6/20درصد، دارای بالاترین نرخ بیکاری و استان های کرمانشاه با 8/18 و کردستان با 6/15 درصد، در مرتبه دوم و سوم به لحاظ بالا بودن نرخ بیکاری قرار دارند.

[4] «نامهای کردی برای هر ماه با توجه به تقسیمات جغرافیایی و سبک زندگی قبایل خاص آنها نام گذاری شده است.»

[5] افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد